شاید باورکردنش کمی سخت باشد اما این مرد که با جمعکردن و فروش ضایعات زندگیاش را میگذراند 2ساعت گشت تا صاحب طلاها را پیدا کند و جواهراتی را که 180میلیون تومان ارزش داشت به او پس دهد
.این حادثه ظهر روز پنجشنبه در بازار بزرگ تهران رخ داد و در جریان آن یک طلافروش کیسهای پر از طلا و جواهرات را در کوچه مروی گم کرد و 2ساعت را با دلشوره و اضطراب گذراند.
این مرد در گفتوگو میگوید: «آن روز همراه شریکم یک کیسه پر از طلا را برداشتیم تا برای یکی از مشتریان ببریم. وقتی به کوچه مروی رسیدیم تصمیم گرفتیم ناهار بخوریم. به یک ساندویچی رفتیم. چون آنجا شلوغ بود جلوی در مشغول خوردن ساندویچ شدیم. دوستم طلاها را که داخل یک کیسه مشکی رنگ بود کنار پای من، روی زمین گذاشت.
چند دقیقه بعد غذایمان را خوردیم و رفتیم. من هم اصلا حواسم به طلاها نبود و دوستم هم فکر میکرد من طلاها را برداشتهام. چند دقیقه بعد او سراغ طلاها را از من گرفت اما من روحم هم از طلاها خبر نداشت. تا بهخودمان آمدیم، دیدیم 180میلیون طلا را گم کردهایم.»
این مرد ادامه میدهد: «لحظات خیلی بدی بود. 2نفری به سمت ساندویچی دویدیم و همه جا را جستوجو کردیم اما خبری از طلاها نبود. از هرکس که آنجا بود درباره کیسه طلاها پرسیدیم، اما هیچکس از این ماجرا خبر نداشت. حتی به یکی از مغازهداران هم شک کردیم و با او درگیر شدیم و کتککاری شد اما شکمان بیمورد بود. حتی دوربین مداربسته یک مغازه را که در آن نزدیکی بود کنترل کردیم ولی فایدهای نداشت. انگار طلاها آب شده و رفته بود توی زمین. اگر طلاها پیدا نمیشد زندگیمان از هم میپاشید. نمیدانستیم چه کار باید کنیم. فقط دعا میکردیم که زودتر طلاها پیدا شود.»
شما چیزی گم کردهاید؟
حدود 2ساعت از این ماجرا گذشته بود تا اینکه یک نفر با مرد طلافروش تماس گرفت و پرسید: شما چیزی گم کردهاید؟ مرد طلافروش با شنیدن این سؤال فریاد زد: بله و مرد ناشناس برای تحویلدادن بسته با او قرار گذاشت.طلافروش ادامه میدهد: «من و شریکم خیلی خوشحال شدیم و به محل قرار رفتیم اما دیدیم یک نفر که سر و وضع مناسبی ندارد با یک کیسه پر از ضایعات پلاستیکی به آنجا آمد.
او یک کارتنخواب بود. گفت وسایلتان پیش من است. اول باورمان نشد اما او دستش را داخل کیسه ضایعات کرد و کیسه طلاها را درآورد. من و شریکم از خوشحالی گریهمان گرفته بود و مرد کارتنخواب هم خودش گریه میکرد. او گفت کیسه طلاها را روی زمین پیدا کرده و فکر کرده پیچ و مهره است اما بعد طلاها را دیده و شماره تلفن ما را روی فاکتور پیدا کرده و تماس گرفته است. او با پسدادن طلاها کار بزرگی کرد و ما تا آخر عمر مدیون او هستیم.»
صاحب طلاها درباره پاداشی که به یابنده طلاها داده نیز میگوید: «طلاها متعلق به خودمان نبود. ما واسطه بودیم. اگر طلاها برای خودمان بود حتما نصفش را به او میدادیم. با این حال همان موقع 500هزار تومان به او دادم و گفتم از این به بعد هر کاری که داشته باشی برایت انجام میدهم.»
این مرد ادامه میدهد: «اگر من یک کیسه پر از طلا در خیابان پیدا میکردم 2روز طول میکشید تا تصمیم بگیرم با طلاها چه کار کنم، اما این مرد با اینکه کارتنخواب است و ضایعات جمع میکند کار بزرگی انجام داد. او میتوانست با پول طلاها زندگی راحتی داشتهباشد اما 180میلیون تومان طلا را پس داد. امیدوارم بتوانیم لطفش را جبران کنیم.» در همین حال حسن، همان مردی که طلاها را پیدا کرده نیز به همشهری گفت: «من ضایعات جمع میکنم و درآمد چندانی ندارم اما این را میدانم که نباید مال حرام خورد. برای همین طلاها را پس دادم.»
همشهری
بزرگترین تابلوی معرق جهان مزین به صلوات خاصه امام علیبن موسیالرضا(ع) رونمایی شد. خوشنویسی این تابلو را که با «ساقه گندم» تهیه شده، محمدعلی شریعتی انجام داده و یک تیم شش نفره با سه ماه کار شبانهروزی تابلو را در اندازه تقریبی سه متر در سه متر آماده کردهاند. البته شش نفر دیگر نیز در تهیه این تابلو نقش داشتهاند که تقاضا داشتند نامشان محفوظ بماند.
نقل است جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگیام وجود دارد و سه کلید از شما میخواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان!
شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت « شاه کلید » است.
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟!
نگاهها همه بر روی پرده سینما بود؛ اکران فیلم شروع شد زیرنویس:
شروع فیلم سقف یک اتاق...
دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق!
سه، چهار، پنج، ... هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق!
صدای همه در آمد! اغلب حاضران سینما را ترک کردند...
ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین و به جانباز قطع نخاع خوابیده روى تخت رسید
این تنها 8 دقیقه از زندگى یک جانباز بود و شما طاقتش را نداشتید...
قرآن دستنویس ارزشمندی که توسط آیتالله العظمی سید غنی نقی الرضوی زیدپور هندی در سده 11 قمری کتابت شده است، توسط یکی از نوادگان ایشان به کتابخانه حضرت رضا علیهالسلام اهدا شد. این قرآن که به خط نَسخ جلی بر روی کاغذ نخودی آهارمهره کتابت شده، دارای جدولکشی اوراق به تحریر مشکی، شنگرف و سرنج است. |
قرآن دستنویس ارزشمندی که توسط آیتالله العظمی سید غنی نقی الرضوی زیدپور هندی در سده 11 قمری کتابت شده است، توسط یکی از نوادگان ایشان به کتابخانه حضرت رضا علیهالسلام اهدا شد. این قرآن که به خط نَسخ جلی بر روی کاغذ نخودی آهارمهره کتابت شده، دارای جدولکشی اوراق به تحریر مشکی، شنگرف و سرنج است.
دلیل اصلی روی آوردن به دعا و راز و نیاز با معبود توانا همانا نیازهای مادی و معنوی انسان است. از آن جایی که آگاهی ما به تواناییهایمان بسیار کمتر از نیازهاست، لذا نیاز به دعا و خواستن از توانای بیمنتها امری ضروریست.
اما گاهی دعاهایمان رد میشود؛ چرا؟ پاسخ به این سوال را در احادیث معصومین(ع) میخوانیم که چه کنیم دعاهایمان رد نشود.
پیامبر خدا(ص) در این باره میفرمایند: "دعایی که با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز گردد رد نمیشود".
امام صادق(ع) نیز فرمودند:"هرکه خواهد از خداوند عزوجل حاجتی طلب کند، به صلوات فرستادن بر محمّد و آل او آغاز نماید، سپس حاجتش را بخواهد و در پایان نیز بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد؛ زیرا خداوند عزوجل کریمتر از آن است که آغاز و انجام دعا را بپذیرد و وسط را واگذارد؛ چراکه صلوات بر محمّد و آل محمّد از خداوند پوشیده نمیماند2".
آن حضرت همچنین فرمودند: "هرکه درست وضو بگیرد و دو رکعت نماز بگزارد و رکوع و سجود آنها را به طور کامل بجا آورد، سپس سلام گوید و خداوند عزوجل و رسول خدا را مدح کند و آنگاه حاجتش را بخواهد هر آینه بجا خواهش کرده و هرکه بجا طلب خیر و خوبی کند نومید برنگردد3".
تبیان
یکی از نمونه های جالب معماری قدیمی قصرحج است که در لیبی واقع شده است. این بنا که در قرن دوازدهم ساخته شده شامل ده ها اتاقک کوچک است که کاربردی عجیب در آن زمان داشته است. همانطور که از اسم این بنا بر می آید این ساختمان مورد استفاده کسانی بوده است که به زیارت حج می رفته اند. با توجه به اینکه سفر حج در زمان های گذشته ماه ها به طول می انجامید افراد زیادی برای رفتن به این سفر وسایل با اررش خود را در این اتاق ها نگهداری می کردند. شاید بتوان معادل این اتاق ها را با صندوق های امانات در بانک ها و یا فرودگاه ها مقایسه کرد. جالب اینجا است که تعداد این اتاقک ها هم 114 عدد همانند تعداد سوره های قرآن ساخته شده است.