حضرت یحیی(ع) به شیطان گفت: آیا شده است که لحظه ای بر من تسلط یابی؟
پاسخ داد: نه، ولی در تو خصلتی است که من دوست دارم و مایه تعجب من است.
یحیی(ع) گفت: آن چیست؟
گفت: تو آدم پرخوری هستی، پس هنگامی که غذا میخوری و افطار میکنی سنگین میشوی و همین امر باعث میشود که از نماز مستحبی و شب زندهداری باز بمانی.
یحیی(ع) گفت: من با خدا عهد میبندم که از این پس غذای سیر نخورم تا خدا را ملاقات کنم.
شیطان نیز گفت: من هم با خدا عهد میبندم که هرگز مسلمانی را نصیحت نکنم.
سپس شیطان خارج شد و بعد از این جریان به سوی او بازنگشت.
امالی طوسی، ص338
احادیث الطلاب، ح3228
مستدرک الوسائل، جلد16، ص216
قصص جزائری، ص397
پایگاه خبری تحلیلی تراز: در عصر ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) تحولات اقتصادی و اجتماعی فراوانی به وقوع خواهد پیوست. در روایات به سرسبزی و حاصلخیزی زمین و بارش باران های طولانی مدت و سیراب شدن زمین اشاره شده و اینکه میوه ها و زراعت هایی پرورش می یابند که تا آن زمان هیچ کس به چشم ندیده است!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«آسمان چیزی از باران خود نمی گذارد مگر آنکه آن را پی در پی می فرستد و زمین چیزی از گیاه خود را باقی نمی گذارد مگر آنکه آن را ظاهر می کند تا اینکه مردگان آرزو می کنند زنده بودند!» (العمده، ص 436؛ تذکرة الحفا1 ج3، ص 738)
***
سه نکته:
* دو بار بخشش در سال
امام باقر علیه السلام می فرمایند: «[امام مهدی «عج»] در سال دوبار به مردم مال ببخشد و در ماه دو بار امور معیشت بدانان دهد... تا نیازمندی به زکات باقی نماند. صاحبان زکات، زکاتشان را نزد محتاجان آورند، و ایشان نپذیرند. پس آنان زکات خویش در کیسه هایی نهند و در اطراف خانه ها بگردند (برای دستیابی به محتاجی)، و مردم بیرون آیند و گویند: ما را نیازی به پول شما نیست... پس آن حضرت دست به بخشش گشاید، چنان که تا آن روز کسی آنچنان بخشش اموال نکرده باشد.»
** از عراق تا شام سرسبز می شود!
در خصوص فراوانی نعمت و بارش باران الهی احادیث فراوانی در کلام ائمه علیهم السلام وجود دارد. این برکات آسمانی و زمینی به قدری ادامه پیدا می کند که در روایت آمده است «زنی از عراق تا شام پیاده می رود و جز روی گیاهان پا نمی نهد...!» (بحارالانوار، ج 13، ص 182)
*** نکته ای جالب در خصوص روایات آخرالزمان
وقتی فهم این کلام مشخص تر می شود که بدانیم امروز غالب این سرزمین و منطقه معین شده در روایت بیابانی و بی آب و علف است! حال ببینید وقتی وضع بیابانهای خشک در آخرالزمان اینگونه باشد وضعیت زمین های حاصلخیز و سرسبز چگونه خواهد شد! اینجاست که به قول عمان سامانی باید گفت:
من از مفصل این نکته مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل (1)
پی نوشت:
1- این بیت از قصیده زیبای عمان سامانی است که در مدح مولی الموحدین علی (ع) سروده و به "قصیده لامیه " معروف است:
به پرده بود جمال جمیل عز و جل
به خویش خواست کند جلوه ای به صبح ازل
چو خواست آن که جمال جمیل بنماید
علی (ع) شد آینه، خیرُ الکلام قَلَّ و دَل
من از مفصل این نکته مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
از امام صادق(ع) نقل شده است : «هنگامی که خداوند تعالی به قائم اذن خروج دهد، بر فراز منبر رفته مردمان را به خود دعوت مینماید. ایشان آنان را به خدا قسم داده و به حق خود و اینکه در میان آنان بر اساس سنت و کردار رسول خدا(ص) رفتار نماید، فرا میخواند. پس خداوند جل جلاله جبرئیل(ع) را میفرستد تا آنکه نزد او رسیده بر حطیم فرود میآید و میگوید: به چه چیزی دعوت میکنی؟
قائم(ع) نیز به او خبر میدهد، پس جبرئیل میگوید: من اولین کسی هستم که با تو بیعت میکند، دست بگشا، و دست امام را مسح میکند. سیصد و بیش از ده مرد هم آمده و بیعت میکنند. ایشان در مکه میماند تا آنکه ده هزار تن یاران کامل شوند و آنگاه رهسپار مدینه میشود.» (ارشاد/363)
همچنین تفسیر عیاشی از امام صادق(ع) روایت می کند: «همانا نخستین کسی که با قائم(ع) بیعت میکند جبرئیل است که به صورت پرندهای سفید نزد او فرود آمده بیعت میکند. آنگاه یک پا را بر بیتالحرام و دیگری را بر بیتالمقدس گذارده با صدایی رسا که همه خلایق آن را میشنوند ندا میدهد: أَتَی أَمْرُاللهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ، امر خدا فرا رسید پس در آن شتاب نکنید.»
از وسایل نقلیه خود همچون تابلویی متحرک در سطح شهر بهره برده و در گسترش فرهنگ مهدوی موثر باشید.
«هر خودرو، یک بنر مهدوی»
امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودند: چون خداوند مـؤمـن را از قـبرش درآورد تمثالى با او خارج شود که در جلو او راه مىرود و هرگاه مؤمن یکى از صحنههاى هراس انگیز روز قیامت را ببیند آن تمثال به او گوید: نترس و غم به خود راه مده … مؤمن به او گوید … تو کیستى؟ تمثال گوید: من همان شادى و سُرورى هستم که به برادر مؤمنت رساندى.
متن حدیث:
قال الصادق علیهالسلام: إذا بَعَثَ اللّهُ المؤمنَ مِن قَبرِهِ خَرَجَ مَعهُ مِثالٌ یَقدُمُ أمامَهُ ، کُلَّما رَأى المؤمنُ هَوْلاً مِن أهوالِ یَومِ القِیامَهِ قالَ لَهُ المِثالُ : لا تَفزَعْ ولا تَحزَنْ … فیقولُ لَهُ المؤمنُ : … مَن أنتَ ؟ فیقولُ : أنا السُّرورُ الذی کُنتَ أدخَلتَ على أخیکَ المؤمِنِ.
“اصول کافی، جلد 2، صفحه