مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی، پاسخ سوال برخی از مخاطبان درباره اینکه «چرا مراجع تقلید و برخی از بزرگان به حج نمیروند؟» را منتشر کرد.
حج در صورتی واجب میشود که انسان مستطیع باشد، یعنی از نظر مال و قدرت بدنی و ... توانایی انجام حج را داشته باشد.(1) با توجه به اینکه استطاعت یک امر شخصی است ما نمیتوانیم بگوییم که مراجع از نظر مالی ( اموالی که برای خودشان است نه اموالی که در دست آنهاست و فقط اختیار تصرف در امور خاص را دارند) و از نظر بدنی ( با توجه به سن بالای آنها) و ... دارای استطاعت میباشد. به طور مثال معروف است که آیتالله مرعشی نجفی استطاعت مالی نداشت و تمام توان مالی خود را برای احیا کتابخانه اسلامی خرج کرد حتی ایشان نماز و روزه استیجاری میگرفتند و کمتر غذا میخوردند تا بتوانند کتاب تهیه کنند. پی نوشت : 1. حضرت آیتالله خامنهای،مناسک حج المحشی ،ص25 ، مساله
رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند: آیا به چیزى با فضیلتتر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاهتان نکنم؟
و آن اصلاح میان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه بین مردم ریشه کن کننده دین است.
متن حدیث:
رسول الله صلى الله علیه وآله :
اَلا اُخبِرُکُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّیامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَینِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَینِ هِىَ الحالِقَةُ؛
«نهج الفصاحه، حدیث 458»
شوخ طبعی را از ویژگی های دین داران دانسته اند. وقتی از اخلاق رسول خدا یاد می شود، گشاده رویی و نرم خویی و خوش خلقی را از اوصاف ایشان بر می شمارند. پیامبر با دوستان خود، به قصد آنکه شادمانشان کنند شوخی می کردند تا با سرور و شادابی خستگی ها و فشارهای زندگی را برای آنها کمتر کند. در کتاب اصول کافی، جلد دوم روایتی در این باره از امام رضا که درود خدا بر او باد، نوشته شده که متن آن را در ادامه می خوانید.
معبر بن خلاد می گوید: « به ابوالحسن الرضا گفتم: جانم به قربانت. وقتی در جمعی می نشینی، ممکن است سخنی به میان آید و مزاح کنند و همه بخندند، آیا ایرادی ندارد؟ امام فرمود: مانعی ندارد، اگر چیزی نباشد.
من تصور کردم که منظور آن حضرت، حرف های ناشایست در میان مزاح بود. بعد از این سخن، امام رضا فرمود: یک نفر اعرابی از صحرا می امد و برای رسول خدا هدیه می آورد و هنوز از جایش برنخاسته بود که می گفت، ای رسول خدا پول هدیه را لطفا بپردازید. پیامبر از سخن او می خندید. هر زمان که رسول خدا غمناک بود از او یاد می کرد و می گفت:آن مرد اعرابی چه شد؟ کاش می آمد و ما را می خنداند.»
اعتدال در شوخ طبعی جزو فرهنگ رضوی است و در روایتی از کتاب عیون اخبار الرضا، آمده که امام را هر گز با خنده شدید ندیدند، بلکه ایشان همواره متبسم بودند.
میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا ع مبارک
حق، معرفت به هر نگاهم داده / در حلقه ی عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش فقط یک چیز است / ایرانی ام و رضا پناهم داده . . .
صلوات خاصه ی آقا امام رضا ع تقدیم به عاشقان :
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ
«امامزاده سید بیژن» در شوخی و محاوره متاسفانه زیاد گفته و شنیده میشود؛ اما این، یک مزاح نیست، بلکه طبق مستندات سازمان اوقاف و امور خیریه، چنین امامزادهای با نامی ایرانی واقعا وجود دارد.
«بیژن» همان «سیدمحمد» است که در گذشته بهدلیل وجود دو امامزاده به نام «سیدمحمد» در روستای «کُپ سفلی» از توابع استان مازندارن، نام یکی از آنها، به انتخاب مردم محلی تغییر کرد. آنها برای یکی از سیدمحمدها، «بیجِن» را انتخاب کردند، به این دلیل که آن مکان را بدون جن میدانستند و بعدها، «بیجن» در محاوره به «بیژن» تغییر کرد.
حجتالاسلام عبدالله ولینژاد – سرپرست اداره اوقاف و امور خیریهی شهرستان نور – با تأیید صحت وجود امامزادهای به نام «سید بیژن» در استان مازندران به خبرنگار سرویس گردشگری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت: شاید تا چند سال پیش، کمتر کسی نام امامزاده «سید بیژن» را شنیده بود؛ اما از دو سال پیش که ضریحگردانی در برخی شهرستانهای استان مازندران انجام شد، این نام نیز بر سر زبانها افتاد. خیلیها به این امامزاده اعتقاد دارند و با توجه به بررسیها و تحقیقات ما، امامزاده بیژن صاحب کرامت است.
او دربارهی این امامزاده با نامی ایرانی که بسیاری را نسبت به واقعی بودن آن به شبهه انداخته است، توضیح داد: نقل قولهای بسیاری در اینباره وجود دارد؛ اما یک نقل قول معقولتر هست که نتیجهی مطالعات و بررسیهای ما هم نیز به آن نزدیک است؛ در واقع، در این منطقه دو امامزاده به نام «سید محمد» وجود دارند که مردم بومی بهخاطر شباهت اسمی آنها و برای اشتباه نگرفتن آن دو، نام یکی را به «بیجن» تغییر دادند، این نام را به این دلیل انتخاب کردند که اعتقاد داشتند، آن مکان، بدون جن است. بعدها رفتهرفته این نام در لفظ به «بیژن» تغییر کرد.
وی ادامه داد: در شجرهنامهی ضیاءالدین کجوری در سال 1373 هجری قمری، نسب این امامزاده بررسی شده است. بر این اساس، شخصی به نام سیدجلالالدین، سه پسر داشت که در زمان معتصم عباسی از ساوجبلاغ کوچ کردند و به کپ سفلی آمدند، اهالی بومی برای حفظ جان این برادران از دست تعقیبکنندگان، آنها را درویش معرفی کردند، حتی هنوز هم عدهای امامزاده بیژن را درویش میدانند.
او سپس گفت: برای «سید» دانستن این شخصیت هم دلایل فراوانی وجود دارد؛ در شهرستان نور و حتی لواسان، روستای کپ و برخی دیگر از روستاهای اطراف، سادات بیژنی داریم و خیلیها به قداست این شخص و مکان آن اعتقاد دارند.
ولینژاد با بیان اینکه مستندات مربوط به این امامزاده در ادارهی اوقاف شهرستان نور وجود دارد، اظهار کرد: طبق این مستندات، امامزاده بیژن با 14 واسطه به امام سجاد (ع) منتسب است.
وی همچنین گفت: با توجه به تعداد امامزادهها در این منطقه و مطالبی که گاه در سایتهای اینترنتی منتشر میشود، سازمان و ادارههای اوقاف همچنان در تعقیب مطالب، مستندات و اطلاعات دربارهی امامزادههایی مانند «سید بیژن» هستند و تلاش دارند، مدارک بیشتر و دقیقتری را جمعآوری کند.
امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی:
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم لقمان جواب داد: اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای گیری
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!
و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!
چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
اگر کمی دیر تر و کمتر غذا بخوری
هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
آن گاه بهترین خانه های جهان مال توست.
در روایات است که خداوند دوستان اهل بیت را که گناه کارند در دنیا به انواع بلاها مبتلا می فرماید، تا قبل از مرگ پاک شده باشند، و اگر زیاد باشد به سختی جان دادن و اگر زیادتر باشد به سختی ها و شکنجه های برزخ تا وقتی که وارد محشر میشوند پاک بوده و اگر بر فرض آنقدر گناهکار باشد که تا آن وقت هم هنوز پاک نشده باشند به واسطه کثرت گناه به آتش دوزخ می روند و پس از پاکی بیرون خواهند آمد و در جهنم نمی ماند کسی که در قلب او ذره ای ایمان و محبت اهل بیت(ع) باشد و ماندن همیشگی در دوزخ مخصوص کفار و دشمنان اهل بیت است.
ضمنا این نکته هم یادآوری شود که کم یا زیاد ماندن در عذاب تابع شدت و ضعف محبت اهل بیت است. اگر محبت زیاد باشد زودتر به شفاعت خواهد رسید بلکه در حال احتضار به فریاد او خواهند رسید چنان که در حالات سید حمیری است.
منبع: گناهان کبیره،ج1،ص42.
نمای داخلی و خارجی ویلایی در اتریش، همان ویلایی است که در کوهپایه های مشرف به لینز (پایتخت اتریش شمالی) قرار دارد. دیوارهای حاشیه خیابان ساختمان از سنگ های طبیعی ساخته شده و در حین ایجاد امنیت و مالکیت مانع چشم انداز زیبای محیط اطراف خانه نمی شود.
استخر کوچک نزدیک ویلا به زیبایی فضا اضافه می کند. به علت قرار گرفتن روی سطح شیبدار، کف خانه به صورت طبقه طبقه است. در سالن اصلی اتاق غذاخوری و آشپزخانه اپن قرار دارد و به اضافه اتاق پذیرایی مشرف به استخر و نمای شهر. طبقه زیرزمین بهترین جا برای ورزش، کار و اتاق بازی بچه هاست. طراح با استفاده از شیشه مرز بین درون و بیرون ساختمان را از بین برده و این گونه موجب بزرگ به نظر آمدن فضا شده است.
اتاق خواب ها در طبقه بالا طراحی شده اند. قسمت شمالی ویلا که به خیابان راه دارد، بهترین محل برای پارکینگ ماشین هاست. در طراحی ویلا به استانداردها و محیط زیست توجه شده است، به طوری که پشت بام ساختمان از فولاد با روکش آلومینیوم ساخته شده است و در زمستان از نور خورشید برای گرم کردن خانه استفاده می شود.
رسول خدا (ص) میفرماید: خدا سه چیز را دوست دارد: کمگویی، کمخوابی و کمخوری و نیز میفرماید: یکی از بدترین چیزهایی که درباره امتم هراس دارم، پرخوابی است. امیر مومنان (ع) میفرماید: اهل دنیا کسی است که خوابش بسیار باشد؛ همچنین میفرماید: پرخوری و پرخوابی جان را فاسد میکنند و زیانبار است. امام صادق (ع) میفرماید: چهار چیز است که مقدار کم آنها هم بسیار است: آتش، خواب، بیماری و دشمنی. مقدار کم هر یک از این چهار چیز را ناچیز نشمارید بلکه مقدار کم آنها نیز بسیار است و میتواند منشأ پیامد زیاد باشد.
نذرتان قبول!
که هم محلی هایتان
از زعفران برنج نذریتان تعریف میکنند
*****************************************************
همه شب نماز خواندن،همه روز روزه گرفتـن
هـمـه سالــه از پـی حـج، سفــر حجـاز کـردن
زمدینــه تا بـه کعبــه، سـر و پـا بـرهنــه رفتـن
دو لـب از بـرای لبیکــ بـه گفتــه بـاز کـردن
شب جمعـه هـا نخفتـن ، به خــدای راز گفتـن
ز وجــود بـی نیــازش، طلـب نیـــاز کــردن
به مساجـد و معابـد، همه اعتکاف کردن
ز ملاهـی و مناهی، همـه احتـراز کردن
به خدا قسم که کس را، ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی ، در بسته باز کردن…