گردشگرانی که قصد سفر به این آب گرم شگفت انگیز را دارند، معمولا ساعات ظهر را برای این کار انتخاب می کنند چون در این صورت آب و آفتاب تصویری خلق می کند که نمونه اش را هیچ جای دیگر نمی توان دید. دلتا - آبگرم پرواز که در گوشه ای از امریکا جا خوش کرده ،خیلی از طبیعت دوستان دنیا را حیرت زده کرده است. گردشگرانی که گذارشان به ایالت نوادای امریکا افتاده، اغلب یکی از دیدنی ترین بخش های سفرشان را مربوط به آبشار آب گرمی می دانند که با تمام آب گرم های دیگر دنیا متفاوت است. آب گرمی با سنگ های رنگین کمانی و منظره ای که بیشتر از هر چیز به یک نقاشی شباهت دارد ! این آب گرم که در دره هوآلاپای قرار دارد، در دهه 1960 به طور طبیعی به وجود آمد و کم کم لقب گردشگرپذیرترین پدیده طبیعی ایالت نوادا را به خود اختصاص داد. چون علاوه بر خواص درمانی زیادی که دارد، به دلیل وجود املاح معدنی خاص با رنگ های متفاوتی در هم آمیخته و تابلویی هفت رنگ را مقابل چشمان گردشگران می آورد. در این آب گرم ماهی های کوچک، قوها و مرغابی های وحشی زندگی می کنند و این آبشار کوچک سنگی را به یک منطقه شگفت انگیز تبدیل می سازند. گردشگرانی که قصد سفر به این آب گرم شگفت انگیز را دارند، معمولا ساعات ظهر را برای این کار انتخاب می کنند چون در این صورت آب و آفتاب تصویری خلق می کند که نمونه اش را هیچ جای دیگر نمی توان دید. آب تا ارتفاع 2متری پاشیده می شود و قطرات ریز آن به همه جا می پاشد. خورشید هم با تابیدن به این آب معدنی نمایی هزار رنگ به آبگرم می دهد. جالب است بدانید که این چشمه آب گرم حدود یک مایل از جاده فاصله دارد اما آنقدر بزرگ است که از ده ها متر دورتر دیده می شود.
این آبشار از دل سنگی بیرون می زند که 4متر ارتفاع دارد و میلیون ها سال قبل در اثر فرسایش آبی به وجود آمده است.
محققان در نیوزیلند خودرویی برقی تولید کردند که مشکل پارک کردن را برای رانندگان حل کرده است. به گزارش واحد مرکزی خبر؛ مهندسانی چینی ، تایوانی و نیوزیلندی نوع آزمایشی ازاین خودروی برقی را طراحی و تولید کردند که مشکل پارک کردن را برای رانندگان حل کرده است. این خودرو چهار چرخ دارد که به صورت مجزا از یکدیگر قابل هدایت هستند. حرکت جداگانه ی چرخ ها به راننده این امکان را می دهد که خیلی راحت و بدون دردسر خودرویش را پارک کند.
دو دهه قبل از تخریب قبرستان بقیع به دستور وهابیت کوردل یعنی در سال 1904 میلادی، گزارش مصوری از نحوه سفر کاروانهای زیارتی به مکه و مدینه تهیه میشود که در آن عکسهای نابی به چشم میخورد. فارس، «بقیع» نام قبرستانی بسیار بزرگ و تقریباً مسطح است که مساحت آن بیشتر از مساحت مسجدالنبی(ص) بوده و تاریخ ساخت آن به دوران قبل از اسلام و زمان جاهلیت بر میگردد. از زمان پیامبر(ص) تا همین امروز، بسیاری از مسلمانان را که در مدینه از دنیا میرفتند، در بقیع به خاک میسپردند و هم اکنون نیز قبرستان عمومی مدینه به شمار میرود. قبرستان بقیع، مدفن چهار امام شیعه امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، «فاطمه بنت اسد» مادر امام علی(ع)، همسران پیامبر(ص) امسلمه، ماریه و ...، «امالبنین» مادر حضرت عباس(ع)، عقیل بن ابیطالب، «عبدالله بن جعفر» همسر حضرت زینب، و بسیاری از صحابه پیامبر نظیر عثمان بن مظعون (این شخص با عثمان بن عفان، خلیفه سوم تفاوت دارد)، ابوسعید خدری، همچنین عقیل بن ابیطالب، «عبدالله بن جعفر» همسر حضرت زینب، مقداد بن اسود، عباس بن عبدالمطلب، اسماعیل فرزند امام صادق(ع)، عاتکه و صفیه عمههای پیامبر(ص)، جابر بن عبدالله انصاری، شهدای واقعه حره، حسان بن ثابت و ... است. قبرستان بقیع در گذشته به این شکل نبوده و بر اساس کتب تاریخی، بیشتر قبور دارای بارگاه و ضریح بودهاند تا اینکه در هشتم شوال 1344 هجری قمری (1926 میلادی)، وهابیهای کوردل سعودی به دلایل واهی تمامی گنبدها و قبههای موجود را تخریب کردند. حجتالاسلام رسول جعفریان، استاد تاریخ اسلام درباره کتاب تازه منتشر شده «مصور فی الحج» که در آن عکسهای بینظیری از مکه و مدینه منتشر شده، به وبگاه حج گفته است: در سال 1904 میلادی یک کارمند عالیرتبه وزارت العدل مصر با نام محمد افندی السعودی که البته هیچ ربطی به سعودیها نداشت به حج اعزام شد. وی مرید سید جمالالدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده بود. افندی در این سفر حج همراه ابراهیم رفعت پاشا امیر الحاج مصری به حج آمد. دوربین داشت و ضمن گرفتن عکسهای نفیس گزارشی هم از این سفر نوشت. اکنون آن گزارش به همراه تصاویر وی در کتابی با نام «مصور فی الحج» منتشر شده و اثری بسیار نفیس پدید آمده است. وی دو سفر آمده و در سفر دوم تجهیزات بهتری برای عکاسی آورد و آثار با ارزشی از خود بر جای گذاشت. او میگوید که در این کار تحت تأثیر توصیههای شیخ محمد عبده بوده که از وی خواسته است تا اطلاعات تاریخی در باره حرمین را هم ضمیمه کار خویش سازد. آنچه در این کتاب آمده بر اساس یادداشتهای محمد افندی سعودی نوشته شده است. از این مطالب معلوم میشود که او قدم به قدم گزارشهای دقیقی از وضعیت نوشته بوده است. با این حال مهم تصاویر قدیمی است که میتواند جنبههای مختلف حج را در این دوره نشان دهد. برخی از این عکسها میتواند توصیفاتی که ما از کاروان حج داشتهایم کامل کند. این که چطور هزاران نفر به صورت یک کاروان بیابانها را طی میکردند، امری است که تصورش برای ما دشوار است. اما این عکسها به خوبی این وضعیت را نشان میدهد: یکی از نفیسترین عکسها از ضریح حمزه سید الشهداء است، عکسی که تا به حال دیده نشده است. تصویر خود محمد سعودی هم در آن دیده میشود:
این وب به احترام ایام مختص مولا علی ع و شب های قدر تاآخر هفته به روز رسانی نخواهد شد...
+ سلام دوستان -------- قرار است با گذاشتن وقت بیشتری در مسجد محل سکونتم جهت بیشتر شناساندن فرهنگ این ایام عزیز و فلسفه ی شهادت مولا گام بیشتری بردارم.این بود که خواستم کمتر اینجا باشم و فعالیتم بیشتر در مسجد ودر جمع اهالی متمرکز شود ---به امید حصول نتایج بهتر---سپاس از توجه دوستان
شب نوزدهم ماه رمضان شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) بر عموم مسلمانان خاصه شیعیان تسلیت باد. در شب قدر از روح بلند مولی علی (ع) برای درک فضیلت شب قدر استمداد می طللبیم.
....على علیه السلام رو بسوى مسجد نهاد و به پشت بام رفت و اذان صبح را اعلام فرمود و بعد داخل مسجد شد و خفتگان را بیدار نمود و سپس بمحراب رفت و بنماز صبح ایستاد و چون بسجده رفت عبد الرحمن بن ملجم با شمشیر زهر آلود در حالیکه فریاد میزد لله الحکم لا لک یا على ضربتى بسر مبارک آن حضرت فرود آوردو شمشیر او فرق مبارک علی (ع) را تا پیشانى شکافت.
خون از سر مبارک على علیه السلام جارى شد و محاسن شریفش را رنگین نمود و در آنحال فرمود :
بسم الله و بالله و على ملة رسول الله فزت و رب الکعبة.(سوگند بپروردگار کعبه که رستگار شدم) و سپس این آیه شریفه را تلاوت نمود: منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخرى (شما را از خاک آفریدیم و بخاک بر میگردانیم و بار دیگر از خاک مبعوثتان میکنیم) و شنیده شد که در آنوقت جبرئیل میان زمین و آسمان ندا داد و گفت:
تهدمت و الله ارکان الهدى و انطمست اعلام التقى و انفصمت العروة الوثقى قتل ابن عم المصطفى قتل على المرتضى قتله اشقى الاشقیاء. (بخدا سوگند ستونهاى هدایت در هم شکست و نشانههاى تقوى محو شد و دستاویز محکمى که میان خالق و مخلوق بود گسیخته گردید پسر عم مصطفى صلى الله علیه و آله کشته شد،على مرتضى بشهادت رسید و بدبختترین اشقیاء او را شهید نمود.)
شب قدر، شبی که باید به یاد روی محبوب عزیز، آن یار پنهان رخسار، با دردمندیهای عاشقانه نالید و دیدار او را از خدای طلب
شب قدر، شبی که شیاطین در بند اسارتند و آدمیان ایمن از آنها.
شبی که در آن خطاب میآید: کجایند جوانمردان شبخیز که در آرزوی دیدار، بیخواب و بیآرام بودهاند و در راه عشق شربت بلا نوشیدهاند، تا خستگی ایشان را مرهم گذاریم و اندر این شب قدر ایشان را با قدر و منزلت گردانیم؛ که امشب، شب نوازش بندگان است و وقت توبه گنهکاران.
شبی است که «لیلة البراتش» خوانند: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
شب قدر، فصل نزول آیات رحمانی بر بوستان جانهای روحانی است.
شب قدر، گاه رویش جوانههای الغوث الغوث بر عرصه لبهای تائب است.
شب قدر، بهترین منزلگاه نیایشگران سرسپرده به مهر حق است.
شب قدر، وقت شناخت قدر خویش است.
شب قدر، بهترین گاه آرایش صحیفه دل مؤمنان به زیور ذکر خداست.
شب قدر، بزرگترین میدانگاه سبقت گرفتن اولاد آدم در خیرات است.
شب قدر، آوای ایمان را در گوش جان انسانها ترنم میکند.
شب قدر، فاصله مُلک و ملکوت را به حداقل ممکن میرساند.
شب قدر، گشاینده پنجره کشف و شهود بر منظر روح عارفان است.
شب قدر، لالهای شکفته در کویر شبهای عادی سال است.
آی فقیران غنی، کجایید که شبهای قدر آمده است؟!
تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی شب قدر آمده تا قدردل خویش بدانی
لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی
تقدیری سراسر خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی، سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.
این خانه تخم مرغی آرامش را به شما هدیه می کند کافی است اقامت چند روزه را در آن تجربه کنید. تخم مرغی در انگلستان ساخته شده که می توان در آن زندگی کرد.این تخم مرغ کاملا هنرمندانه طراحی شده است. این خانه تخم مرغی که در آب قرار می گیرد نسبت به جزر و مد دریا واکنش مناسبی نشان می دهد. طراح این خانه تخم مرغی که ایده ساخت آن را از تخم پرندگان آبزی و نحوه زندگی آن ها در آب گرفته است. ضمنا این خانه نسبت به باد و خورشید مقاومت دارد. این خانه تخم مرغی ضد آب در آب شناور است و تقریبا ابعادی در حدود 6*8/2 متر دارد این خانه به آشپزخانه نیز مجهز است و محل آرامی را برای زندگی فراهم آورده و از طریق یک میله متحرک به ساحل متصل می شود. ساکنان این خانه برق خود را از انرژی خورشیدی تامین می کنند و به یک حمام خورشیدی نیز مجهز است. این خانه تا یک سال محل آموزش برای دانشجویان خواهد بود. منبع:باشگاه خبرنگاران
آب زمزم در مکه مکرمه تنها آبی است که در جهان حاوی ترکیبات و املاح منحصر به فرد است و خاصیت درمانی دارد.
به نقل از مجله عکاظ آب زمزم از جمله چیزهایی است که حاجیان مکه جهت هدیه دادن یا شفا جستن با برکت و فایدهای که دارد برای دستیابی به آن تلاش میکنند چراکه این نوع از آب در هیچ جای دیگری از زمین وجود ندارد.
ماجرای تاریخی زمزم که موجب شد به این نام خوانده شود به روزهایی بازمیگردد که حضرت ابراهیم (ع)به همراه همسرش هاجر و فرزندش اسماعیل به مکه مکرمه آمدند و در مکانی نزدیک کعبه اقامت کردند وقتی حضرت ابراهیم (ع) آنها را ترک کرد هاجر برای فرزند شیرخوارش در جستجوی آب بود و هفت مرتبه فاصله بین کوه صفا و مروه را دوید و بار آخر در کنار کوه مروه یکباره چشمه آبی از دل زمین جوشید و هاجر دور آن را با ماسه گرفت تا آب جمع شود و در این حال میگفت "زم زم زم زم" یعنی جمع میشود زیرا وی میترسید آب در ماسهها فرو رود.
رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص)در این باره فرمودهاند: رحمت خدا بر مادر اسماعیل باد که اگر این کار را نمیکرد و آب جاری میشد امروزه بدین شکل باقی نمیماند.
آب زمزم ویژگی خاصی دارد و تفاوتی که بین این آب و آبهای عادی وجود دارد نسبت املاح و کلسیم موجود در آن است. همچنین آب زمزم حاوی فلوراید و ضد میکروب است و جلبک در آن رشد نمیکند برخلاف سایر آبها که در صورت راکد بودن مکان مناسبی برای رشد جلبکها میشوند و سلامت خود را از دست میدهند.
از مهمترین معجزات زمزم این است که چاه آن از ابتدای پیدایش تاکنون به هیچ وجه خشک نشده است بلکه آب آن زیادتر نیز شده است و همواره نسبت املاح آن حفظ شده است و هیچ تغییری در آن رخ نداده است و برخلاف سایر آبها با نگهداری آن مزهاش تغییر نمیکند.
پیرامون آب زمزم تحقیقات بسیاری انجام شده است. ایمو ماسارو محقق ژاپنی که تحقیقات دقیقی پیرامون آب انجام داده و کتابهای بسیاری در این زمینه نوشته است، میگوید: مولکولهای آب زمزم با بقیه آبهای جهان متفاوت است. بقیه آبها را تغییر میدهد اما خودش تغییری نمیکند. اگر یک قطره از آب زمزم را به 1000قطره از آب دیگری اضافه کنیم آن آبها خواص زمزم را پیدا میکنند.
در آلمان نیز کنت فایز، مدیر یکی از بزرگترین مراکز پزشکی در مونیخ آلمان در بررسیهایی فهمیده است: 20 دقیقه بعد از خوردن آب زمزم انرژی زیادی به جسم منتقل میشود و میتوان از زمزم به عنوان درمان موثری در بخشهای مختلف پزشکی استفاده کرد.
«برادر امام» همه را در وهله اول به یاد آیت الله سید مرتضی پسندیده می اندازد. اما رهبر فقید انقلاب اسلامی تنها همین یک برادر را نداشت. بلکه برادر دیگری نیز داشت به نام «سید نورالدین هندی» که در 30 تیر 1355 درگذشت. در تمام 34 سال گذشته اما بسیار به ندرت درباره این برادر گفته شده است. شاید به خاطر سوء استفاده ای که ساواک به خاطر این نام خانوادگی در پیش از انقلاب انجام داده بود. یک بار البته حجت الاسلام جلالی خمینی در برنامه ای تلویزیونی نکاتی را درباره این برادر امام گفت اما چون در کنار موارد دیگر مطرح شد بازتاب رسانه ای چندانی نداشت. این بار اما نشریه حریم امام (متعلق به آستان مقدس امام خمینی) در سی و هفتمین سالروز درگذشت سید نورالدین از او یاد کرده و درباره اش نوشته است.(شماره 75- صفحه 18) به گزارش عصرایران ، بخش هایی از این مطلب از این قرار است: - سید نورالدین – که در خانه به نورالله مشهور بود- در سحرگاه اول اسفند 1276 خورشیدی در همان خانه ای که 5 سال بعد امام خمینی به دنیا آمد چشم به جهان گشود. - هر چند ابتدا به تحصیل حوزوی پرداخت ولی بعد علاقه ای نشان نداد و به کشاورزی مشغول شد. در عین حال به کسب معلومات قضایی نیز می پرداخت. - پس از کودتای سوم اسفند 1299 و تاسیس تشکیلات جدید اداری به خصوص ادارات قضایی به خاطر معلومات و سر شناسی ،آقا نورالدین به ریاست دادگستری خمین برگزیده شد. البته در رسیدگی به امور قضایی خمین تنها نبود بلکه پسر عمه اش – میرزا علی محمد امام جمعه - نیز به عنوان فقیه دادگستری مددیار او بود. - بعدها به دلیل ارتباط نزدیک با بختیاری ها مغضوب رضا خان سردار سپه شد و مورد پیگرد قرار گرفت به گونه ای که در سال 1303 از سوی نظمیه بازداشت شد. در پی آن سید نورالدین ناچار از ترک اداره دادگستری شد و به عنوان وکیل دادگستری مشغول کار شد و تا آخر نیز در این شغل باقی ماند. - آقا نورالله به رسم آن زمان از هنگام شروع به تحصیل از 6 سالگی عبا و عمامه استفاده می کرد و در دوره کار دادگستری خمین و وکالت نیز با همین لباس فعالیت داشت اما در سال 1313 از زمانی که قانون پوشیدن لباس های متحد الشکل برای مردان تصویب و اجباری شد و برای لباس روحانیت هم مجوز و حکم اجتهاد می خواستند چون مجوز معمم بودن نداشت ناگزیر از کنار گذاشتن عبا و عمامه شد و تا آخر عمر نیز لباس رسمی – کت وشلوار و کراوات – بر تن داشت. - ایشان در نهایت در 79 سالگی در تیرماه 1355 درگذشت و در قم (آرامستان باغ بهشت – رو به روی گلزار شهدای قم) به خاک سپرده شد. - خانم فاطمه طباطبایی عروس امام هم در خاطرات خود به او اشاره می کند: « آقای هندی با توجه به شغل وکالت به دلیل دشمنی یکی از موکلین در آغاز دهه 40 با چاقو به شدت مضروب شد و چند هفته در بیمارستان بستری بود و امام خمینی برای عیادت برادر از قم به تهران می آمد.» - پس از فوت او امام نامه ای از نجف فرستادند: «من الان تنها نشسته ام و به برادرم که در این آخر عمر موفق نشدم او را ببینم فکر می کنم تقدیر این است که من به ملاقات عزیزانم نایل نشوم. از امشب مجلس ختم در مسجد شیخ منعقد است... مقدر بود که من به مجلس عزای برادرم بروم. زنده باشم و تحمل مصیبت کنم ... من با حال بسیار افسرده این نامه را نوشتم..» - علت تفاوت نام خانوادگی برادران (مصطفوی، پسندیده و هندی) این بود که به موجب قانون اولیه ثبت احوال در هر شهر نباید نام خانوادگی اشخاص تکراری می شد. لذا آقا روح الله نام خانوادگی مصطفوی (برگرفته از نام پدر) و سید مرتضی و سید نورالدین به رغم منع قانونی هر دو نام خانوادگی هندی را برمی گزینند.... در جریان جنگ جهانی دوم ( سال های 1317 و 1318 خورشیدی) که سربازان هندی برای انگلیسی ها می جنگیدند رضا شاه که به نوعی با آلمان ها بود با هر چه یادآور انگلیس و هند باشد مخالف بود و به همین خاطر حذف آثار هندی و انگلیسی در دستور کار دولت قرار گرفت و کمیسیونی برای رسیدگی به نام خانوادگی آقا مرتضی و آقا نورالدین در خمین تشکیل شد که رای به تغییر نام هندی داد. آقا مرتضی قبول کرد و «پسندیده»را پیشنهاد داد و کمیسیون پذیرفت ولی آقا نورالدین از رای کمیسیون اطاعت نکرد. - ساواک بعدها درصدد برآمد از نام خانوادگی «هندی» علیه امام سوء استفاده کند اما به نتیجه مورد نظر دست نیافتند. - امام خمینی پس از بازگشت به ایران و بعد از یک ماه که از تهران به قم رفتند، پس از دو سال و نیم این امکان را یافتند که بر مزار برادر حاضر شوند.
حرفی بگوی و از لب خود کام ده مرا
ساقی ! ز پا فتاده شدم ، جام ده مرا
فرسوده، دل ز مشغله جسم و جان ، بیا
بستان زخود ، فراغت ایام ده مرا
رزق مرا ، حواله به نامحرم مکن
از دست خویش ، باده گلفام ده مرا
بوی گلی ، مشام مرا تازه می کند
ای گلعذار ! بوسه به پیغام ده مرا
عمرم رفت و حسرت مستی زدل نرفت
عمری دگر ز معجزه جام ده مرا
ای عشق ! شعله بر دل پُر آرزو بزن
چندی رهایی از هوس فام ده مرا
جانم بگیر و جام می از دست من مگیر
ای مدعی هر آنچه دهی ، نام ده مرا
مرغ دلم به یاد رفیقان به خون تپید
یا رب ! امید رستن از این دام ده مرا
بشکفت غنچه ی دلم ای باد نو بهار
خندان دلی بسان (امین) وام ده مرا
شاعر: امام خامنه ای (مد ظله العالی)
من نیز در حسرتم آقا . . .